جدول جو
جدول جو

معنی خمیر آش - جستجوی لغت در جدول جو

خمیر آش
آش رشته
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خمیرترش
تصویر خمیرترش
خمیرمایه، خمیر ترشیده که از آرد گندم، روغن، شیر یا ماست درست می کنند و مقدار کمی از آن را در خمیری که برای نان پختن تهیه می کنند می زنند تا برآید و فطیر نشود، خمیرترش
فرهنگ فارسی عمید
(خَ تُ)
خمیرمایه. ترشه. ترشه خمیر. ترش خمیر. مایه فتاق. تخ ّ. مایه خمیر که به خمیر زنند تا نان فطیر نشود. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن شود
لغت نامه دهخدا
فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود - محمد بن سیرین
فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود -
فرهنگ جامع تعبیر خواب
مایه ی خمیر
فرهنگ گویش مازندرانی
جوش خمیر
فرهنگ گویش مازندرانی
شیر برنج
فرهنگ گویش مازندرانی